اسفندیار رحیممشایی در نشست تعامل رسانهها و شورای عالی ایرانیان خارج از کشور سخنرانی مهمی کرد که ابواب گوناگونی داشت از جمله باب «خوشگلی» و گفت: «مگر ما چقدر خوشگلیم که همه ایرانیان خارج از کشور شیدای ما باشند؟ با کارهایی که ما در کنگره دوم شورای عالی ایرانیان خارج از کشور کردیم، اجماعی در بین آنها شکل گرفت تا همه برای سربلندی ایران و رییسجمهور در سفر آخرشان به سازمان ملل، دعوت منافقین و استکبار را جواب ندهند.»
کارشناسان در این رابطه گفتند: «خیلی».
اسفندیار رحیممشایی: «منحنی دنیا در تمام زمینههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی رو به افول است و منحنی ما در کشورمان رو به اوج دارد. این یک فرصت است و باید برای آن تصمیم بگیریم. تصمیم فردا، تصمیم کبری است.»
1- جالب است، ما همیشه درست وقتی منحنیمان بالا میرود که منحنی همه جهان پایین میآید. اساساً ما یک طوری با همه جهان فرق داریم، البته برخی از کارشناسان میگویند قضیه درست است اما نه به این شدت چون از پشت تریبون بیشتر اینطوری به نظر میرسد.
2- این به نظر من توطئه بقیه جهان علیه ماست. تا دیدند ما خوب تصمیم میگیریم، زود منحنیشان را آوردند پایینکه از تصمیمات ما استفاده کنند. ما هم باید به آنها رودست بزنیم و برایشان تصمیم نگیریم تا بور شوند و بدبخت و بیچاره و بی تصمیم و منحنی پایین بمانند.
3- تصمیم فردا، تصمیم کبری است.
به نظر شما سخنران این جمله را در کلاس «چهارم ب» دبستان «گلهای ایران» گفته یا یک جماعت کارشناس در نشست تعامل...
با این حساب باید بدانیم که تصمیم ما برای فردا این است که مواظب کتاب درسیمان باشیم که توی باغچه زیر باران نماند و مشقهایمان را هم همان اول وقت که از مدرسه آمدیم، قبل از برنامه کودک تلویزیون و عمو پورنگ بنویسیم.
چند جمله پیشنهادی برای برخی نشستهای دیگر: «در حالی که همه کشورهای جهان سؤال میکنند حسنک کجایی؟ این ماییم که میدانیم حسنک کجاست.»، «حالا بگذار همه جهان آن پایین بایستند و از ما تعریف کنند و بگویند برایشان یک دهن آواز بخوانیم. ما حواسمان جمع است. آنها قالب پنیر ما را میخواهند، ما هم همان جا بالای درخت در اوج میمانیم ولی سکوت میکنیم.»، «در دامان پاک مکتب ایرانی کوکب خانمها پرورش یافتهاند. زنانی که با سلیقهاند، روی سطل ماست پارچه سفید میکشند و اگر مهمان سرزده بیاید نیمرو درست میکنند، اما در غرب چه؟»، «بهراستی که هر چه که بیند دیده، خدایش آفریده»، «من یار مهربانم، دانا و خوش بیانم. این پیام ما برای همه جهان است. ما گلهای خندانیم، فرزندان ایرانیم. آن مرد آمد. آن مرد با اسب آمد. بابا آب داد.»